●پرسش:اولین مفهوم یا کلمه ای که با شنیدن واژه "مرگ" به ذهنتان می رسید بیان کنید.

■پاسخ:راستش هیچی!یعنی یک چیزهایی به ذهنم می رسد،اما آنها "اولین" نیستند،یکسری مفاهیمی اند که حاصل خوانده ها و شنیده هایند.

درباب آن هیچی عرض شود که هیچ تصوری از مرگ ندارم،معصوم(ع) فرموده که "برای نابودی و فنا خلق نشده اید،بلکه برای ماندن و بقا آفریده شده اید.".نقل شده که مرحوم علامه طباطبایی(ره) در میان مباحث درسشان بسیار این جمله را می فرموده اند که:"ابدیت در پیش است."

خب! ،دو نکته دریافت میشود:

▪︎یک اینکه زندگی با مرگ آمیخته شده،ما با هر قدم به سوی مرگ می رویم،در این دنیا هر  اشتنی با نداشتن همراه است،هر لبخندی با گریه،هر سختی با آسانی و بالاخره زندگی با مرگ.

▪︎▪︎و دومی هم اینکه مرگ مثل یک دیوار است،دیواری که این سوی آن عمل و تلاش و رنج و سخت یست، و آن سویش محاسبه و پاداش و عذاب،هر چه که این سو انجام می دهیم پیش می فرستیم و اینجا محل کاشت است و آنجا محل برداشت.

برای ما کور ها که تا چهار قدمی خودمان را هم به زور می بینیم این دیوار انتهای مسیر است،یعنی این دیوار ابتدای نیستی ماست،بعد از این دیوار هیچ نیست.اما برای آنها که گوششان به عالم غیب شنواست و چشمشان به ملکوت بینا،مرگ تازه شروع زندگیست، همان زندگی که همیشه منتظر آن بوده اند و طالب آن.در این نگرش هیچ دور از عقل نیست که امام متقیان(ع) "طلب مرگ" دارند.چرا که مرگ آن بزرگوار را به آنچه حقیقت است و انتظارش‌را می کشیده می رساند.

•••••••••••••••••••

پینوشت۱:امشب دیداری تازه کردم با مرحوم استاد ع.ص 

بخوانید

پینوشت ۲:زان پیشتر که عالم فانی شود خراب/ما را ز جام باده گلگون خراب کن▪︎حافظ

پینوشت ۳:مرگ آگاهی


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها